بسیاری از داکتران و رزیدنتهای شفاخانهها بعد از بازگشت طالبان از کشور گریختند. اما تصمیم برخی از کارکنان زن برای ماندن، با منافع طالبان همسو شده است. چون طالبان میخواهند زنان از زنان مراقبت کنند، و برای همین به تعلیم داکتران زن نیاز دارند.
این حوزه جزو موارد نادری است که طالبان علنا با تحصیل و اشتغال زنان در آن موافقند. تعلیم داکتران و پرستاران زن همچنین تبلیغیست برای این ادعا که طالبان میتوانند حتی با اجرای تفکیک جنسیتی، خدمات ضروری را فراهم کنند.
محمد حسن غیاثی معاون وزارت صحت عامه گفته است که این وزارتخانه از بالاترین سطح دولت دستورات لازم برای اجرای پالیسی صحی مطابق شرع را دریافت کرده است. مطابق این «پالیسی» که هبتالله آخندزاده رهبر طالبان مهر تایید بر آن زده، کارکنان صحیِ زن باید زنان را معالجه کنند و کارکنان صحیِ مرد باید مردان را مداوا کنند.
غیاثی میگوید بنا بر این پالیسی اگر داکتر زنِ واجد شرایط موجود نبود، زنِ بیمار را یک داکترِ مرد میتواند معاینه کند. اما نظام صحی افغانستان بحرانزده است و متخصصان صحی از هر دو جنس شدیدا کم است.
تلاش رژیم طالبان برای آموزش زنان، آن هم در رشتهای که مردانْ بیشتر در آن حضور دارند، در تضاد با ممنوعیتهای بیحرمانهٔ رژیم علیه زنان و دختران است. در حالی که از پارسال تحصیلات متوسطه برای دختران ممنوع شد، از امسال هم انتخاب برخی رشتهها مثل روزنامهنگاری و انجنیری و اقتصاد برای دختران ممنوع شده است.
اما با انواع ممنوعیتهای موجود، از جمله ممنوعیت سفر بدون مرد محرم، تعداد زنانی که در سالهای آینده امکان داکترشدن دارند کمتر میشود.
از طرفی طالبان برای منویات خود، با پروگرامهای رزیدنسی برای آموزش کارکنان صحی زن برای تامین پرسنل کلینیک پزشکی زنان موافق هستند.
نظام صحی بحرانزده
نرخ مرگ و میر در افغانستان جزو بالاترین آمارها در دنیاست. وخامت سوءتغذیه به زایمان زودرس و مشکلات بارداری انجامیده است. نظام صحی از قبل هم شدیدا به کمک خارجی وابسته بوده و با آمدن طالبان به مرز فروپاشی رسید. بعد از قطع شدن میلیاردها کمک مالی، پارسال صلیب سرخ و سازمان ملل پا پیش گذاشتند تا حقوق دهها هزار کارکنان صحی را تامین کنند.
اما هنوز برخی شفاخانه تعطیل هستند. تعداد زیادی از داکتران کشور را ترک کردهاند. و حجم بیمارانی که به درمان نیاز دارند رو به افزایش است. برای نمونه، در شفاخانه مرکزی میدان وردک، طی یک سال گذشته تعداد بیماران دو برابر شده است.
از طرفی در بسیاری از مناطق افغانستان خانوادهها ترجیح میدهند که زنانشان به دست داکترانِ زن معاینه شوند. ولی با آنکه زنانْ اکثریت بیماران را تشکیل میدهند، فقط یک چهارم داکترانِ شفاخانهها زن هستند.
شفاخانههایی که از سوی نهادهای خیریه خارجی کار میکنند هم سعی کردهاند کارکنان زن استخدام کند، ولی متخصصان صحی زن آنقدر کم هستند که یافتنشان آسان نیست.
هدف طالبان برای ایجاد یک نظامی صحی برابر برای مرد و زن، رویایی دستنیافتنی است. دستکم در کوتاهمدت غیرممکن است.
کمبود متخصص
مثل خیلی دیگر از کشورها، در افغانستان هم وظیفهٔ حیاتیِ مراقبت از مادران و نوزادان عمدتا در دست زنان بوده است. اما زنان سهم بسیار اندکی از متخصصان صحی، داکتران و مدیران شفاخانهها را در افغانستان تشکیل میدهند.
شش سال پیش سازمان جهانی بهداشت هشدار داده بود که کمبود کارکنانِ صحیِ زن مانع رسیدن مراقبتهای کافی به زنان افغان میشود.
در دهه ۱۹۹۰ کشور جراحانِ اعصاب و اورولوژیست داشت. با شروع جنگ داخلی در سال ۱۹۹۲ بسیاری از متخصصان به غرب گریختند. وقتی طالبان برای اولین بار حاکم شد، همه چیز عوض شد. خانوادهها دیگر دوست داشتند دخترانشان وارد حوزههای صحی بشوند، مگر در حوزههای مربوط مادران. این فرهنگ بعد از سقوط طالبان هم به قوت خود باقی ماند.
در شفاخانه مرکزی میدان وردک که سازمانهای بینالمللی آن را اداره میکنند، هنوز تفکیک جنسیتی اجرا نشده است. صلیب سرخ هم در شفاخانههای دولتی تحت حمایت خود تفکیک جنسیتی را اجرا نکرده است.
فرهنگ بومی هم نقش دارد. اخیرا در شفاخانه وردک زنی جوان برای زایمان مراجعه کرد و به عمل سزارین فوری نیاز داشت. تنها داکترهای موجود در آن زمان مرد بودند. شوهر و برادر بیمار بعد از قدری مذاکره و ترغیب قبول کردند که دو داکتر مرد همراه با دو قابلهٔ زن عملِ جراحی را انجام دهند. اگر به داکترهای مرد اجازه جراحی روی مادر نمیدادند، هم مادر و هم پسرش از بین میرفتند.
گر چه در مورد شفاخانه وردک تفکیک جنسیتی هنوز اعمال نشده، گفته میشود در شفاخانههای دولتی در کابل کارمندان زن و مرد را مجبور کردهاند که جدای از هم کار کنند. مشکل اینجاست که نمیتوان کارکنان زن و مرد را از هم جدا کرد چون آنها مجبورند با هم کار کنند. برای همین وقتی به کارکنان زن این شفاخانهها گفتند نمیشود ما را از هم تفکیک کرد، آنها را بیرون کردند و از کار تعلیق کردند. با گذشت یک سال، این زنان هنوز اجازه بازگشت بر سر کار خود را ندارند.
یکی از مشکلاتی که طالبان برای رزیدنتهای زن در شفاخانهها ایجاد کردند این است که اجازهٔ ارتباط و یادگیری آنها از اساتید مرد را نمیدهند. یعنی این زنان اصلا امکان یادگیری را از دست دادهاند.
پالیسیهای متناقض
گرچه طالبان میگویند میخواهند تعلیم زنان را در بخش صحی گسترش دهند، پالیسیهای مختلفشان مانع دسترسی یا ارائه زنان به خدمات صحی میشود.
گزارشهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد خصوصا در جنوب و شرق کشور، زنان نمیتوانند بدون مراجعه با مرد محرم معالجه شوند. از طرفی کارکنان صحی زن هم برای رفتن سراغ بیماران باید مرد محرم با خود داشته باشند.
از طرفی امکان جذب داکتران زن هم محدود است چون در ۲۴ ولایت از ۳۴ ولایت مکاتب متوسطه دخترانه کماکان تعطیل است. از طرفی، ممنوعیت تحصیل دختران از سوی طالبان همچنین باعث شده تعدادی از بهترین داکترانِ مرد هم کشور را ترک کنند ــ از جمله برای آنکه دختران خودشان بتوانند درس بخوانند.
سازمانهای امدادی بینالمللی سعی میکنند طالبان را ترغیب کنند که مکاتب متوسطه دختران را بازگشایی کنند. اما اگر قرار باشد دخترانْ پرستاری و بهیاری و قابلگی و واکسن زدن بیاموزند، اول باید مکتب متوسطه را بگذرانند. و حالا دو سال است که دختری از لیسه فارغ نمیشود، پس کسی برای تعلیم وجود ندارد.