طالبان بعد از تسخیر افغانستان در سال گذشته، مکتب را برای دختران ممنوع کردند، زنان را وادار به پوشیدن برقع کردند، و سفر بدون محرم شرعی را برای آنها ممنوع کردند.
دور اول حکومت طالبان در دههٔ ۹۰ که پنج سال دوم داشت، به خاطر پالیسیهای زنستیزانه و خشونتش علیه زنان بدنام شده بود. زنان حق آموزش و کار و نمایندگیِ سیاسی را نداشتند.
طالبان شکل لباس پوشیدن زنان، خندیدن، راه رفتن و حرف زدن زنان را کنترل میکردند. برای همین وقتی دوباره به قدرت رسیدند، زنان افغانستان ترسیدند که دوباره حقوقی را که به سختی برایش جنگیده بودند از دست بدهند. برای همین در این یک سال اخیر که طالبان کشور را تصرف کردند، زنان به رویارویی با آنها پرداختهاند.
طی یک سال گذشته، طالبان ۷۰ پالیسی جدید برای کنترل زنان و دختران تعیین کردند، که زنان در برابر آنها مقاومت کردهاند. ما این پالیسیها را با اقدامات دولتِ اول طالبان مقایسه کردیم که نتایج آن را اینجا برمیشماریم.
۱) طالبان عوض نشدهاند
محرومسازی زنان از حقوقشان، اساسِ ایدئولوژی طالبان است.
رهبران طالبان از همان چارچوبی که ۲۵ سال پیش استفاده میکردند امروز هم برای سرکوب زنان استفاده میکنند. ما با مقایسهٔ پالیسیهای امروز طالبان با اقداماتشان در دههٔ نود، دریافتیم که بین این دو شیوه ۷۰ درصد شباهت وجود دارد.
تنها تفاوت این است که این بار نقشهٔ عملشان را به تدریج اجرا کردهاند و کارهای خود را تا حدی غیرعلنی اجرا میکنند ــ که البته این ناشی از تغییر جامعهٔ افغانستان نسبت به دورهٔ اول حکومت طالبان است.
این بار پالیسیها ابتدا به عنوان رهنمود مطرح شد و تدریجا الزامی و اجباری شدند. مثلا طالبان برخی تغییرات را در سطح ملی اعلام نکردند، بلکه با استفاده از آگهیها و دیگر مطالب چاپی برای بیان منظور خود استفاده کردند و این پالیسیها را از دید جامعه بینالمللی و رسانههای افغانستان پنهان نگه داشتند.
این تاکتیک نشان میدهد که موضع طالبان امروز چهقدر ضعیفتر است و برای آنکه در قدرت بمانند، داشتنِ «مشروعیت» چهقدر برای آنها حیاتی است. اما تلاشهای آنها تا همین جا هم زندگی زنان و دختران افغانستان را نابود کرده است.
این فهرستی از پالیسیهایی است که طالبان از پارسال اجرا کردهاند:
- ممنوعیت تحصیل دختران
- اخراج ۱۲۵ هزار زن از مشاغل دولتی
- الغای حق رانندگی زنان
- اخراج ۸۰ درصد از روزنامهنگاران زن
- کنترل پوشش زنان و ممنوعالسفر کردن آنها
- تغییر وزارت امور زنان به وزارت امر بالمعروف و نهی عن المنکر
در حال حاضر بیش از ۵٫۵ میلیون دختر از تحصیل منع شدهاند.
طالبان علنا تحصیل دختران را ممنوع اعلام نکردند، چون از واکنش عمومی هراس داشتند. اما نتیجهٔ کار همان است: محرومیت دختران از تحصیل بیش از یک سال در انتظار تعیین پالیسی از سوی طالبان.
این نمونهٔ بارزی از عدم تغییر در اهداف طالبان است که با تاکتیک متفاوتی اجرا میشود.
۲) زنان مبارزه میکنند
تغییر تاکتیک طالبان تا حدی واکنش به مقاومت زنان در برابر حاکمیت آنهاست. اعتراضات زنان و کارزارهای آنلاین به مقابله با پالیسیهای طالبان رفته است.
این تلاشها شامل کمپینهای آنلاین از جمله حدود ۱۰۰ هزار توییت، اعتراضات عمومی، و کنفرانسهای ملی بوده است. علاوه بر اینها، رهبران زن، علمای مسلمان، امامان محلی و برخی سیاسیونِ سابق مکررا از حقوق زنان در رسانهها حمایت کردهاند. با این همه، رسانههای کثیرالانتشارِ غربیْ این مقاومت را چندان پوشش ندادهاند.
ازین گذشته، جامعهٔ جهانی بارها پالیسیهای طالبان را محکوم کرده است. نهادهایی چون سازمان ملل، دیدهبان حقوق بشر، عفو بینالملل، اتحادیه اروپا، و وزارت خارجه آمریکا و وزیر خارجه قطر در این باره بیانیههایی صادر کردهاند.
اما طالبان در پاسخ به همهٔ اینها معترضان را کشته، دستگیر کرده، ربوده، شکنجه کرده، و به آنها تیراندازی کرده و گاز اشکآور زدهاند. طالبان همچنین رسانههای محلی و روزنامهها را تعطیل کردهاند و سلطهٔ خود را بر محیط رسانهای افغانستان گسترش دادهاند.
از زمان تسخیر کشور به دست این گروه، نیمی از رسانههای کشور تعطیل شده است، از جمله ۱۳۲ ایستگاه رادیویی، ۵۲ ایستگاه تلویزیونی و ۴۹ رسانهٔ اینترنتی.
۳) سلطه بر زنان، شیوهٔ سلطه بر جامعه است
رهبران طالبان، زنان و دختران را سرکوب میکنند تا بتوانند بر جامعهٔ افغانستان حکومت کنند. سلطه بر زنان آنچنان در استراتژی حکومتی آنها ریشه دارد که حاضرند از کسب مشروعیت بینالمللی و ۶۰ میلیون دالر کمک بینالمللی چشمپوشی کنند.
تفکر طالبانی به جنجگویان و تمام مردان امکان میدهد تا خود را برتر از زنان ببیند و خیال کنند جایگاه بالاتری دارند. سلطه بر زنان همچنین ریشه در تاریخ افغانستان دارد که مردان را در مقامی بالاتر در جامعهٔ افغان قرار میدهد و به این ترتیب برای حاکمیتشان پایگاه اجتماعی تولید میکند.
استراتژی آنها در واقع نوعی کنترل جمعی است که به طالبان امکان میدهد با پایمالسازیِ حقوق و معاش و بدنِ زنان، تمام مردم کشور را مرعوب و تسلیم خود کنند.
تغییر پالیسی طالبان کار آسانی نخواهد بود چون سلطه بر زنانْ سنگ بنای استراتژیِ حکومتی آنهاست. اما درک اهمیت این موضوع برای رهبران طالبان، برای تاثیرگذاری بر رفتار طالبان حیاتی است.
دنیا چه کار میتواند بکند؟
در حال حضر ۹۷ درصد مردم افغانستان در فقر زندگی میکنند، که دو برابرِ دورهٔ جمهوری است. اما هر چه فشار اقتصادی و سیاسی بر طالبان بیشتر میشود، بیشتر احتمال دارد که آنها استراتژی سرکوب زنان و دختران را تشدید کنند.
ولی بقای طالبان در بلندمدت به تحصیل زنان و دختران و حفظ حقوق آنها وابسته است. و بدون اینها جامعه احتمالا زیر سلطه طالبان احیاء نخواهد شد.
دسترسی دختران به آموزش باید پیششرط کمکهای خارجی باشد، اما این کافی نیست.
معین وزارت معارف طالبان اخیرا اعلام کرد که نصاب تعلیمی جدید به دختران آموزش خواهد داد که همسران و مادران خوبی باشند. اگر اینطور پیش برود، طالبان تمام نسل دختران افغانستان را تحت انقیاد خود درآورده و آنها را ناتوان خواهند ساخت.