طالبان بعد از بازگشتشان مدام در حال نابود کردن حقوق و فرصتهای زنان و دختران بودهاند، بهخصوص حق آموزش را. اما مردم افغانستان پالیسیهای بیرحمانه رژیم را بیپاسخ نمیگذارند، و بقیه دنیا هم نباید چنین کنند.
***
در هفتههای اخیر بعد از ممنوعیت تحصیلات عالی دختران، مردم افغانستان نشان دادهاند که این عمل شنیع را نادیده نمیگیرند. دانشجویان دختر شجاع کارزار مقاومت به راه انداختهاند و خطر لت و کوب شدن و دستگیری و بدتر از آن را به جان خریدهاند، و همتایان مردشان از جمله بسیاری از اساتید دانشگاه هم همبستگی خود را با آنها نشان دادهاند.
هرچهقدر طالبان تلاش کند حقوق دختران و زنان را نابود کند، پیروزی نهایی برایشان سختتر میشود. دختران و زنان افغان در سالهای پیش از بازگشت طالبان از لذت آموزش بهره بردهاند و حالا نه ارعاب و نه زندان آنها را ساکت نخواهد کرد. چون آنها آزاد بودن را تجربه کردهاند، و به جایگزین آن تن نمیدهند.
همینطور از پیش به طالبان هشدار داده شده بود که اگر زنان را از کار در سازمانهای غیردولتی که غذا و خدمات صحی ارائه میدهند منع کنند، این سازمانها چارهای جز ترک کشور ندارند ــ امری که امینه محمد معاون سرمنشی سازمان ملل هم بر آن تاکید کرد.
اما روش دیگر برای ایجاد تغییر، تهدید رژیم طالبان به اعمال قانون بینالملل است. رفتار وحشیانه و ضدانسانی طالبان با زنان و دختران میتواند از سوی محاکم بینالمللی مورد پیگرد قرار گیرد. رژیم طالبان آشکارا معاهدات بینالمللی در زمینه حقوق کودکان و زنان را که پذیرفته است زیر پا میگذارد. هیچ کشور دیگری در دنیا زنان و دختران را از تحصیل محروم نمیکند، و هیچ کشور دیگری چنین اشکال وحشیانهای از آزار جنسیتیِ حکومتی ندارد.
من در سِمت خودم به عنوان فرستاده ویژه سازمان ملل برای آموزش جهانی با دانشآموزان افغان زیادی صحبت کردهام؛ کلمات از بیانِ یاسِ آنها قاصر است. فقیرترین و آسیبپذیرترین کودکان دنیا میدانند که حالا بار سنگین جنگ جهانی علیه یکی از بدترین ظلمها یعنی محرومیت از حقوق دختران و زنان بر دوش آنهاست. دختران افغانستان اجازهٔ رفتن به مکاتب، فضاهای عمومی، و سفر بدن سرپرست مرد را ندارند، و مجبورند برقع بپوشند.
ممنوعیت تحصیل قدری دیرتر انجام شد. بعد از اشغال کشور، طالبان ابتدا صنفها و امتحانات دانشگاهها را تفکیک جنسیتی کردند، و اعلام کردند که فقط اساتید زن یا مردان مسنتر میتوانند به دانشجویان دختر آموزش بدهند. اما مدتی پیش دستوراتی در مورد رشتههای تحصیلی مجاز برای زنان صادر کردند و زنان را از تحصیل در رشتههای وترنری و انجنیری و اقتصاد و ژورنالیسم و زراعت محروم کردند.
درعینحال رژیم واکنشهای متفاوتی بروز میداد که به نظر میرسید تمام سران طالبان با محدودیتهای جدید موافق نیستند. مثلا سه ماه پیش به هزاران زن و دختر اجازه شرکت در امتحانات کانکور داده شد اما بعد، از ثبتنام آنها خودداری شد. این شاید ناشی از اختلاف بین سران و رهبران دینی طالبان و مقامات وزارتخانه بر سر آموزش دختران بوده باشد.
اختلافات درون رژیم همینطور در اجرای بینظم پالیسیهای رژیم خود را نشان داد. در بعضی نقاط کشور، تحصیل بهطور زیرزمینی یا در منازل با مقاومت اندکی از سوی مقامات محلی ادامه دارد، و در برخی نقاط دختران هنوز اجازه دارند به مکاتب عادی بروند که مخالفتی آشکار با احکام طالبان است. در مورد ممنوعالکاریِ کارکنانِ زنِ انجوها هم میشود انتظار داشت که همین اختلاف داخلی وجود دارد.
این نمونهها همگی نشان از آن دارد که دولت طالبان از موضعِ قدرتْ قانون وضع نمیکنند. بلکه دارند به ترسِ توانمندشدنِ زنان واکنش نشان میدهند. چون پالیسیهای طالبان هیچ توجیه واقعی ندارد. آموزشْ منع دینی ندارد، و همهٔ همسایگان افغانستان هم به دختران اجازه مکتب رفتن میدهند. چون میفهمند که تحصیل دختران نه تنها خلاف شرع نیست، که همچنین برای رشد اقتصادی هم ضروری است.
بهعلاوه، خود افغانستان تاریخاً از تحصیل دختران سود برده است. تاریخ خود کشور نشان میدهد که اگر طالبان مسیر سرکوب را پیش بگیرند، افغانستان فقط نیمی از داکتران، پرستاران، و معلمان موردنیاز خود را در دسترس خواهد داشت. و اگر نیمی از سرمایه انسانی افغانستان تلف شود، اقتصاد کشور که شدیدا نیازمند بازسازی است، بدترین اقتصاد دنیا باقی خواهد ماند.
طی سفرم به افغانستان در سال ۲۰۲۱ برای سر زدن به مکاتب دخترانه افغانستان، مستقیما شاهد شوق عمومی برای آموزش همگانی بودم؛ هم در مناطق روستایی و هم در شهرها. ممنوعیتهای فراوان طالبان، در تقابل با آرمانهای انسانی اساسی است. مردم در همه جا خواهان آزادی بیشتر هستند نه کمتر.
پالیسی طالبان علیه تحصیل دختران، نه افغانستانی و نه اسلامی. بنابراین، ضروری است که جامعه جهانی، و بهخصوص کشورهای مسلمان، با هم متحد شوند و از زنان جوان افغانستان که از حقوقشان دفاع میکنند حمایت کنند.