رهبران طالبان از زمان بازگشتشان در سال گذشته بیش از ۳۰ فرمان در ممنوعیت، اخراج، مجازات، و محدودکردن دختران و زنان افغانستان از زندگی و آزادی و پیگیری امیدها و آرزوهای آنها صادر کردهاند. گرچه ممنوعیت تحصیل دختران از سوی طالبان این روزها گاهی در اخبار جهان بازتاب پیدا میکند، واقعیت ناگوار و دردناک زندگی زنان افغانستان زیر سلطه طالبان بسیار هولناکتر از اینهاست. طالبان اکوسیستمی از خشونت ساختهاند، که هدف از آن تقویت رژیم آپارتاید جنسی خودشان و حذف زنان و دختران از تمام قلمروهای زندگی عمومی است. ممنوعیت تحصیل دختران فقط یکی از مولفههای این رژیم است.
من این را شخصا تجربه کردم. در سال ۱۹۹۶، من به امید داکتر شدن در دانشکده پزشکی نامنویسی کردم. همان سال طالبان کابل را تسخیر کرد و من و میلیونها دختر دیگر را در سراسر افغانستان از تحصیل و اشتغال و آزادی شخصی محروم کرد. رژیم اول طالبان پنج سال طول کشید تا اینکه در پی حملات ۱۱ سپتامبر سقوط کرد، ولی برای من بیش از ۲۰ سال طول کشید تا دوباره خودم را سازگار کنم و از نو بسازم.
بعد از اخراج طالبان در سال ۲۰۰۱، من در دانشکده حقوق ثبتنام کردم تا بتوانم کمک کنم به ایجاد یک مبنای حقوقی که اجازه ندهد زنان به درد و رنج وصفناپذیری که همنسلان من متحمل شدند دچار شوند. ما زنان جمع شدیم و خواستار این شدیم که ۲۵ درصد کرسیهای پارلمان به زنان اختصاص داده شود ــ امری که در قانون اساسی دموکراتیک جدید گنجانده شده بود. ما به تک تک خانهها در روستاهای دوردست سر زدیم تا زنان و دختران را از حقوقشان مطلع کنیم. ما برای شمول زنان در رسانهها و مطبوعات آزاد جنگیدیم تا بتوانیم نسل بعدی را آموزش دهیم.
اما حتی در آن روزهای امید در دههٔ ۲۰۰۰، این کار سادهای نبود. هرچند طالبان از قدرت کنار زده شد، سایه ایدئولوژی تاریکشان کماکان وجود داشت. مثلا وقتی من به عنوان نماینده مجلس افغانستان انتخاب شدم، به نمایندگانِ زن در مجلس، وقتِ برابر برای صحبت کردن داده نمیشد. و اگر اعتراض میکردیم، میکروفونِ ما را خاموش میکردند. ما مرتب در معرض فحاشی و ناسزاگویی بودیم. اما ما ثابتقدم ماندیم و رو به جلو حرکت کردیم.
امروز افغانستان با سال ۲۰۰۱ فرق فاحشی دارد. به رغم سرکوب وحشیانهٔ دختران و زنان از سوی طالبان اعتراضات به رهبری زنان برای حقوق اساسی در کشور ادامه دارد، و این بهترین شاهد از نهال آزادی است که طی بیست سال گذشته کاشته شد و ریشه گرفت. ما هویت مستقل خودمان را ساختهایم: در کشوری که قومیت یا مذهبْ مبنای سیاست است، ما زنان افغانستان گروهِ قومیِ زنان را ساختیم که هدفش فراتر از آرمانهای تفرقهاندازانه است.
در حالی که بعد از خروج آمریکا از افغانستان در سال گذشته، توجه بینالمللی به کشور بسیار کم شده است، نیازی مبرمی به این وجود دارد که کشورهای جهان پالیسیای در قبال طالبان اتخاذ کنند که فراتر از نگرانیهای امنیتی برود و بیشتر بر حقوق بشر تمرکز کند. اگر به طالبان اجازه داده شود حقوق زنان افغانستان را به این شکل فاحش نقض کنند، افغانستان تا همیشه بیثبات باقی خواهد ماند و میلیونها افغانستانی کمکم از کشور فرار خواهند کرد تا سرنوشت بهتری برای دختران و زنان خانوادهشان رقم بزنند. و خشونت هم هرگز متوقف نخواهد شد. بعد از وقفهای کوتاه در سال گذشته، خشونت دوباره اوج گرفته است. از زمان تسخیر مجدد افغانستان به دست طالبان، حدود ۳۰۰۰ تن کشته و مجروح شدهاند. اگر آن دسته از کشتارهای طالبان که مستند نشده را هم لحاظ کنیم، این رقم خیلی بیشتر است.
وضعیت در افغانستان مثل باتلاق میماند اما برگشتن به مسیر درست با اولویت دادن به حقوق بشر و گفتگوی بینالافغانی آغاز میشود که راه را باز کند برای راهحلی سیاسی بین طالبان که اقلیتی متوسل به زور و خشونت است و جامعه بزرگتر کشور که از طیف متنوعی برخوردار است. همانطور که روند دوحه راه گفتگو با طالبان را باز کرد، باید روندی برای اپوزیسیون سیاسی ضدطالبان ایجاد شود که شامل زنان و جامعه مدنی افغانستان باشد، و راه گفتگو با طالبان برای راهحلی سیاسی را باز کند و مسیر رسیدن به ثبات اقتصادی و سیاسی را هموار کند تا ثمرات ۲۰ سال گذشته از بین نرود.
اما متاسفانه از ملاقاتهایم با مقامات آمریکایی و اعضای سازمان ملل، روشن است که بسیاری از کشورهای جهان افغانستان را یک شکست کامل میبینند. اما مبارزه مداوم و شجاعت زنانی که بیامان برای حقوقشان میجنگند نشان میدهد این تصور غلط است.
یادمان باشد که دولتِ اقلیتی، نقض فاحش حقوق بشر، و سرکوب بیسابقهٔ زنان در رژیم اول طالبان در دههٔ ۱۹۹۰، افغانستان را به مقصد اول و مأمن گروههای تروریستی منطقه و دنیا بدل کرد، که نهایتا به وقایع ۱۱ سپتامبر ختم شد.
کشورهای جهان نباید اجازه دهند وضعیتِ پیش از ۱۱ سپتامبر دوباره برگردد. نمیتوان اجازه داد نهال آزادی و حقوق زنان که به زحمت طی ۲۰ سال گذشته پرورش داده شد به دست طالبان ریشهکن شود.