سر و صدای بچهها در حالی که از بازی با چرخ و فلک و موتر برقی و رولرکوستر در پارک لذت میبرند در هوا میپیچد. پدرانشان کنار آنها نشسته، یا مراقبشان هستند، یا مشغول عکس گرفتن. جزوِ معدود لحظات شادی در افغانستانی که خبرهایش معمولا ناگوار است.
اما مادرانِ این بچهها اجازه ورود به این پارکها را ندارند و بخشی از این خاطرات کودکان نخواهند بود. این چیزیست که حکومت طالبان وضع کرده است.
وقتی ما میرسیم، دهها تن از افراد طالب مشغول سواری کردن و لذت بردن هستند. اما زنها منجمله خود ما نمیتوانیم از رستورانی مشرف بر پارک جلوتر برویم. همین چند وقت پیش بود که رفتن به استخرهای شنا و باشگاهها در کابل برای زنان ممنوع شد. انتظار میرود این مقررات در تمام کشور اجرا شود.
در حالی که طالبان مدام محدودیتها را بر زنان بیشتر میکنند، زنان و دختران افغانستان مدام نگرانند که اتفاق بعدی چه خواهد بود.
عدهای میگویند این اقدامات تاثیر چندانی بر کل کشور ندارد، چون در حال حاضر گردش و تفریح رفتن برای اکثریت مردم یک کار تجملی است که از عهدهاش بر نمیآیند.
اما برای بسیاری از دختران افغانستان، جنبهٔ نمادین این حرکت بیشتر اهمیت دارد ــ از جمله نیّت واقعی طالبان طی یک سال گذشته که کشور را اشغال کردهاند.
هر روز که دختران افغانستان از خواب برمیخیزند، منتظر محدودیتهای تازهای هستند. مثل اینکه یک جا نشسته باشند و منتظر حرکت بعدی طالبان باشند.
آنهایی که قدری خوششانس بودند، تا پیش از بازگشت طالبان تحصیل متوسطهٔ خود را تمام کردند، اما حتی این دختران حالا میترسند که دانشگاهها هم به روی زنان بسته شوند. رویاهای این دختران بر باد رفته است.
آنهایی هم که در کانکور قبول شدند، نمیتوانند برخی رشتههای مورد علاقهشان را دنبال کنند، چون اخیرا برخی رشتههای دانشگاهی از جمله روزنامهنگاری برای زنان ممنوع شده است.
برای دختران افغانستان این دردناک است. گویی فریاد در گلوی آنها بغض میشود. یاس و استیصال آنها را فرا گرفته است. اما در حالی که فضا برای زنان روز به روز کمتر و کوچکتر میشود، برخی سعی میکنند با آزار طالبان مقابله کنند. مثل لیلا بسیم فعال مدنی که کتابخانهای را برای زنان تاسیس کرد که هزاران کتاب به زبانهای مختلف در موضوعات متنوع دارد.
او میگوید هدفش این است که به طالبان نشان دهد زنان افغانستان ساکت نخواهند ماند؛ هدف بعدی او گسترش فرهنگ کتابخوانی در میان زنان است، خصوصا دخترانی که از تحصیل محروماند.
او مصمم است صدای خود را در برابر مردانی که کشور را در دست دارند بلند کند، و از سال گذشته در اعتراضات متعددی شرکت داشته است.
خودش میگوید: «ما از مرگ و یا اینکه طالبها خانوادههای مارا تهدید کنند نمیترسیم. آنچه از آن وحشت داریم این است که از جامعه حذف شدهایم».
محدودیتهای روزافزون مایهٔ نگرانی و اندوه زنان است. اینکه میبینند تمام آزادیهایشان نابود شده است. مردم کشورهای خارج دنبال تسخیر مریخ هستند، اما زنان افغانستان هنوز باید برای حقوق ابتدایی خود بجنگند.
چند هفته پیش، فعال حقوق زنان، ظریفه یعقوبی و سه تن دیگر بازداشت شدند. به رغم تماسهای متعدد از سوی سازمان ملل و دیگران برای آزادی آنها، طالبان هیچ پاسخی ندادهاند.
هفتهٔ گذشته طالبان در لوگر چند تن از جمله سه زن را در پیش چشم هزاران تماشاچی در یک استادیوم فوتبال شلاق زدند.
حکومت فعلی طالبان با هر حرکتش به رژیم قبلیشان در دههٔ ۱۹۹۰ شبیهتر میشوند. پالیسیهای امروز طالبان همانند ۲۰ سال پیش است. اما فعالان زن میخواهند به آنها بگویند که اینها در قرن ۲۱م غیرقابل قبول است.
یکی از ادارات طالبان که زنان اجازهٔ ورود به آن را ندارند، وزارت امر بالمعروف و نهی عن المنکر است. عاکف مهاجر سخنگوی این وزارتخانه از ممنوعیت ورود زنان به پارکها دفاع میکند، به این بهانه که شریعت اسلامی رعایت نشده است.
او میگوید: «۱۵ ماه به خواهرانمان فرصت دادیم از پارکها بهره ببرند. به آنها گفتیم حجاب کنند ولی عدهای این کار را نکردند. ما روزهای پارکرفتنِ مردان و زنان را جدا کردیم، ولی رعایت نکردند».
وقتی از عاکف مهاجر پرسیده شد چرا کسانی را که برای حقوق زنان اعتراض میکنند تحت فشار قرار میدهید، گفت: «در هر کشوری هر کسی به اوامر دولت اعتراض کند دستگیر میشود. در بعضی کشورها آنها را میکشند. ما این کار را نکردیم. ولی طبیعتا اگر کسی علیه منافع ملی اعتراض کند، ساکت خواهد شد».
حرف و عملِ طالبها حاکی از تشدید موضع آنها علیه زنان و هر کسی که منتقد پالیسی آنها باشد است. و این با تصویر میانروتری که خودشان سعی کردهاند در یک سال گذشته جلوه دهند تضاد دارد.
شاید روزی بیاید که بگویند زنان دیگر اصلا اجازهٔ بیرون رفتن از خانه را هم ندارند. هر چیزی در افغانستان ممکن است.
ناامیدی از جامعهٔ بینالمللی در میان زنان افغانستان مشهود است. دنیا به آنها پشت کرده است. بسیم میگوید: «افراد قدرتمند از تمام دنیا از زنان ایران حمایت میکنند اما از زنان افغانستان نه».
آنچه بر زنان افغانستان رخ میدهد در صدر اخبار جهان ظاهر نمیشود. زنان افغانستان شکسته و فراموششدهاند.