احساس همبستگی: زنان افغانستان اعتراضات ایران را زیر نظر دارند

وقتی در پی قتل حکومتی مهسا امینی در ایران، زنان ایرانی به خیابان‌ها آمدند، خواهران‌شان در افغانستان بلافاصله اعتراضات آن‌ها را از آن سوی مرز زیر نظر گرفتند. زنان افغانستان به اثر مجاورتیِ این اعتراضات امیدوارند.

***

ریحانه* در خانه خود در کابل نشسته بود که ماجرای اعتراضات در ایران را شنید. او که خود مددکار است می‌گوید: «شوکه و ناراحت شده بودم. به عنوان یک زن حس همدردی کردم چون ما هم همین تجربه را داریم. فقط برای زنان در افغانستان بدتر است».

بقیهٔ زنان افغان که در رژیم طالبان زندگی می‌کنند هم همین طورند. طی چند روز، حدود ۳۰ زن افغان بیرون سفارت ایران در کابل جمع شدند و شعار «زن، زندگی، آزادی» را که شعار اعتراضی ایرانیان است سر دادند. افراد طالبان آمدند و با شلیک تیر هوایی و قنداق تفنگ اعتراض را بر هم زدند.

لینا قاسمی دختر نوجوانی که از زمان تعطیل مکاتب به دست طالبان نتوانسته مکتب برود، اعتراضات ایران را با اشتیاق دنبال کرده است. می‌گوید: «خیلی حس نزدیکی می‌کنم. اما در افغانستان فقط مسئهٔ مو نیست. محض زن بودن برای طالبان قابل تحمل نیست».

ایران و افغانستان بیش از ۹۲۰ کیلومتر مرز دارند، و سابقهٔ جنگ و درگیری و مشکلات قاچاق و مهاجرت و تبعیض علیه پناهندگان افغان در ایران وجود دارد. اما در عین حال، رابطهٔ فرهنگی، زبان‌های مشترک، و قرن‌ها نزدیکی و همدردی دارند.

«زنان افغانستان واقعا تنها هستند»

با گسترش اعتراضات در ایران، هم ریحانه و هم لینا از تماشای این‌که چه‌طور مردان ایرانی در تظاهراتِ ضدرژیم به زنان ملحق می‌شوند حیرت کردند. ریحانه می‌گوید: «فرق در این‌جاست که در ایران همهٔ مردم به پا خواسته‌اند. زنان و مردان ایرانی واقعا متحدانه اعتراض می‌کنند. اما در افغانستان این‌طور نیست. مردم خیلی می‌ترسند. زنان افغان واقعا تنها هستند».

تمیم عاصی معاون سابق وزیر دفاع افغانستان هم این را تایید می‌کند: «زنان ایرانی از حمایت مردان برخوردارند. زنان افغان این را ندارند. مردان افغانستان چهل سال جنگ، خشونت فراوان، و کشتار زیادی را تجربه کرده‌اند. طالبان هم فشار زیادی روی مردان می‌آورد. اگر عده‌ای از زنان اعتراض کنند، شوهران، پدران، و برادران‌شان آن‌ها را حبس می‌کنند».

یک هفته بعد از تسخیر طالبان بر کابل در سال گذشته، زنان افغان به رغم خطرِ مواجهه با مردان اسلام‌طلب افراطیْ شروع به تظاهرات کردند.

اما طالبانْ وحشیانه زنان «سرکش» را سرکوب می‌کند و این شامل بستگانِ مردِ آنان هم می‌شود. در یک مورد، سه زن از جمله تمنا پریانی فعال حقوق بشر همراه با شوهران و فرزندان‌شان دستگیر شدند، و آن‌ها را از هم جدا کردند و به شدت شکنجه دادند.

«ما اجازه هیچ کاری نداریم»

با این حال، اعتراضاتِ زنان در افغانستان ادامه یافت. بعد از حمله انتحاری به آموزشگاه کاج در منطقه دشت برچی کابل که حدود ۵۰ دختر دانش‌آموز را کشت، در چندین شهر افغانستان از جمله کابل، مزار شریف، هرات و بامیان، زنان و دختران دست به اعتراض زدند. اما این‌ها به اندازه اعتراضات ایران توجهِ رسانه‌ای و همبستگی از سوی جهان جلب نکرد. در ۲۲ اکتبر حدود ۸۰ هزار نفر از سراسر اروپا در برلین در همبستگی با جنبش اعتراضی در ایران گرد آمدند.

حمایت بین‌المللی برای زنان ایرانی فوق‌العاده بوده است. از رئیس‌جمهور و وزیر خارجه آمریکا تا بازیگران و آدم‌های معروف همگی آزار زنان را محکوم کردند و از معترضان ایرانی حمایت کردند. این برای زنان افغانستان اتفاق نمی‌افتد.

برای همین، مقابله با احکام محدودکننده طالبان از سوی زنان افغانستان کاری شفگت‌آور است. ترس از سرکوب باعث شده لینا و دوستانش از خیابان‌ها اجتناب کنند و به شبکه‌های اجتماعی پناه ببرند. اما حتی این کار هم خطرناک است. اگر انتقاد کنید طالبان شما را پیدا می‌کند. لینا می‌گوید: «ما اجازه هیچ کاری نداریم. اجازه مکتب رفتن نداریم، حتی اگر فقط بیرون برویم، می‌ترسیم به خانه برنگردیم».

ریحانه در سال‌های حضورِ آمریکا تحصیل خود را تمام کرد و جزو معدود زنان خوش‌شانس در کشور است که هنوز شغلش را از دست نداده است. او در یک سازمان غیردولتی بین‌المللی به عنوان مددکار کار می‌کند. اما با خطرات زیادی روبه‌روست. هر صبح او عبایه می‌پوشد و ‌ــ‌ برای ارائهٔ خدمات بشردوستانه ضروری که طالبان نمی‌تواند برای افغان‌ها فراهم کند ‌ــ‌ سوار بر موتور اداره همراه با همکارانِ زن و مرد هر روز از مسیری متفاوت برای اجتناب از ایستگاه‌های بازرسی طالبان بر سر کار می‌رود.

تفاوت بین اعتراضات زنان در افغانستان و ایران شامل مطالبات آن‌ها هم می‌شود. تظاهرات ایران اساسا علیه «حجاب» شکل گرفت و بعدا به‌طور کلی برای «آزادی». مسئلهٔ تحصیلِ دختران و زنان در ایران مطرح نیست. در افغانستان زنان برای مشکلات اساسی و بقای خود اعتراض می‌کنند، ولی دربارهٔ حجاب نه هنوز.

اثر مجاورتی؟

ریحانه از خانه خود از نزدیک وضعیت ایران را زیر نظر دارد. می‌گوید: «اگر اعتراضات ایران جواب دهد، اگر دولت ایران تغییراتی اعمال کند، اگر محدودیت‌های حجاب تغییر کند، به نظرم طالبان متوجه خواهند شد. و می‌فهمند اگر همین‌طور ادامه دهند، این‌جا هم می‌تواند این اتفاق بیفتد».

اما عاصی خوش‌بین نیست و می‌گوید: «ارزیابی و تحلیل من از موقعیت این است که طالبان اهمیتی به جنبش زنان در ایران نمی‌دهد. آن‌ها نگران اثرِ همسایگی نیستند». عاصی معتقد است نگرانی‌های اصلی کابل با تهران بر مسائل مرزی تمرکز دارد، مثل قاچاق و مهاجرت.

اعتراضات ایران حتی مناطق محروم مثل سیستان و بلوچستان در مرز افغانستان و پاکستان را هم در بر گرفته است، از جمله کشتار «جمعه سیاه» که نیروهای امنیتی ایران با شلیک به معترضان دست‌کم ۶۶ نفر را کشتند. اما به گفته عاصی، ناآرامی در این مناطق مربوط به مسئله حقوق دینی بین بلوچ‌های سنی و حکومت شیعه تهران است.

به رغم درگیری‌های مرزی پراکنده و تظاهرات به‌خاطر بدرفتاری با افغان‌ها در ایران، طالبان بعد از بازگشت به قدرت در افغانستان توانسته رابطه کاری با جمهوری اسلامی برقرار کند.

هر دو دولت به غرب بدگمان هستند، مخصوصا آمریکا. در مورد حقوق زنان، وضعیت در ایران شاید به سیاهی افغانستان نباشد، و دولت‌های اسلامی برای خفه‌کردن صدای زنان با هم متحد هستند و وقتی موفق نمی‌شوند، «نفوذ فاسدکننده» غرب را مقصر اعلام می‌کنند.

ریحانه می‌گوید: «می‌دانم که طالبان و ایران با هم رابطه دارند. ملاقات‌ها و مذاکراتی بین آن‌ها وجود دارد. ضمنا طالبان اعتراض حمایت از زنان ایرانی در بیرون سفارت ایران در کابل را بر هم زد. این نشان از حمایت دو دولت از همدیگر دارد».

اما زنان افغانستان همین‌طور حمایت اخلاقی از خواهران ایرانی‌شان در آن سوی مرز کسب می‌کنند و مصمم‌اند تا به فشار آوردن برای کسب حقوق انسانی اساسی خود را ادامه دهند.

* اسامی تغییر داده شده است.