حمله انتحاری بر آموزشگاه کاج کابل که گویا از سوی داعش خراسان انجام شد و دهها کشته و زخمی بر جای گذاشت، زنان را در هرات و بامیان و بلخ و پنجشیر و بغلان و جلالآباد برای اعتراض با خیابانها کشاند. طالبان این نمایش همبستگی مدنی را وحشیانه سرکوب کردند. اما آزار و اذیت هدفمند هزارهها در افغانستان سابقهای بیش از یک قرن دارد.
در دوره حضور نیروهای آمریکایی، هزارهها آزادیها و دستاوردهای بیسابقهای داشتند، اما حالا تنها طالبان است که میتواند از آنها محافظت کند. ولی همین طالبان در دههٔ نود میلادی هزارهها را بهطور سازمانیافته قتلعام و آواره کردند. از جمله سال ۱۹۹۸ که در عرض سه روز دست کم ۲۰۰۰ نفر را در مزار شریف کشتار کردند.
طالبانْ پشتون را قوم برتر میدانند و شیعیان را مرتد، و همین هزارهها را در معرض کشتارهای قومی بیشتری میدهد. شعار طالبان از قدیم این بود: «تاجیکها به تاجیکستان، ازبکها به ازبکستان، هزارهها به گورستان». رژیم فعلی طالبان هم ــ به رغم ادعای برخی مبنی بر اینکه آنها میانهرو و باملاحظهتر از دهه ۱۹۹۰ شدهاند ــ همان طرز فکر را دارد.
به رغم ادعاهای مکرر گروه مبنی بر حفاظت از اقلیتهای قومی، از سال گذشته که طالبان آمدهاند سازمانهای حقوق بشری از جمله عفو بینالملل جنایات فراوانی در مورد هزارهها ثبت کردهاند. پارسال ۹ هزاره در غزنی و ۱۳ هزاره در دایکندی کشتار شدند، و امسال تعدادی هزاره از جمله یک دختر ۱۲ ساله در غور شکنجه و اعدام شدند. پارسال صدها خانوادهٔ هزاره از هلمند و بلخ به زور از خانههایشان کوچانده شدند و املاکشان به عنوان پاداش به حامیان طالبان داده شد. کوچ اجباری در قانون بینالملل ممنوع است.
اوضاع برای هزارهها بدتر هم میشود، چون داعش خراسان هم در افغانستان فعالتر شدهاند؛ گروهی که شیعیان را کفاری میدانند که باید آنها را ریشهکن کرد. و گرچه طالبان مشروعیت خود را با آوردن ثبات در کشور توجیه میکند، داعش خراسان طی سال گذشته حملات متعددی انجام داده که بسیاری از آنها هزارهها را هدف گرفته است.
حمله انتحاری بر مکتب عبدالرحیم در دشت برچی در بهار امسال، و حمله انتحاری بر آموزشگاه کاج در همان منطقه، نشان از شکست طالبان در حفظ صلح دارد؛ خصوصا حفظ جان اقلیتها.
پارسال هم داعش حملهای انتحاری بر مسجد هزارهها در قندوز انجام داد. این ناتوانی طالبان در ممانعت از حمله، ادعای طالبان مبنی بر حفاظت بهتر از جان شهروندان را منتفی میکند.
Very important! Remmber it is for your own future, and for the millions of Hazaras that are kept as prisoners in Afghanistan!#StopHazaraGenocide pic.twitter.com/4rfjTPyC0S
— 🌲Hazara Voice🌲 (@HazaraVoicee) November 8, 2022
محرومیت تاریخی هزارهها
هزارهها از قدیم قربانی ظلم بودند و اقوام دیگر، خصوصا رهبران پشتون، آنها را از حقوق سیاسی محروم میکردند. از وقتی امیر عبدالرحمان خان در قرن نوزدهم فرمان جهاد علیه هزارهها صادر کرد، هزارهها قتلعام میشدند یا به بردگی گرفته میشدند یا مجبور به کوچ میشدند، و ملک و احشام آنها به زور مصادره میشد و به کوچیها داده میشد. تا دهه ۱۹۷۰، مطابق قانون افغانستان هزارهها اجازه نامنویسی در پوهنتون یا دریافت منصب دولتی نداشتند.
به لحاظ اقتصادی هم هزارهها از سوی دولتهای متوالی افغانستان محروم نگه داشته شدند. از میلیاردها دالر کمک خارجی که از سال ۲۰۰۱ به افغانستان تزریق شد، اکثریت هزارهها در هزارستان همواره محروم بودند. هزارستان امروز یکی از فقیرترین نقاط افغانستان است.
ترقیخواهی در بین هزارهها
در بافتار افغانستان، هزارهها به لحاظ اجتماعی مترقی هستند. به زنانشان اجازه تحصیل میدهند. قبل از طالبان رئیس شورای ولایتی دایکندی یک زن بود: شیما رستمیان. از سال ۲۰۱۸ در دایکندی رقابت دوچرخهسواری سالانه برای حمایت از ورزش زنان برگذار میشد. اما با آمدن طالبان، سیاسیون هزاره بیرون انداخته شدند، و جای رستمیان را امینالله زبیر از افراد طالبان گرفت.
ترقیخواهیِ اجتماعیِ هزارهها، خصومتِ افراطیونِ سنی را نسبت به آنها بیشتر کرده است. طالبان که به نوبه خود حق تحصیل و اشتغال دختران و زنان را از بین بردند، برای حفاظت از هزارهها در مقابل حملات تروریستی کفایت ندارند.
چه باید کرد
آگاهی عمومی درباره مصیبت هزارهها رو به افزایش است. اما طالبان مانع میشوند که روزنامهنگاران به هزارهبودنِ قربانیانِ حملات اشاره کنند و آنها را وادار میکنند که قربانیان را فقط «افغان» اعلام کنند. این باعث شده گزارشهای مربوط به حملاتِ شنیع علیه هزارهها با عنوان حمله علیه «شیعیان» یا گاهی «افغانها» اعلام شود، و ماهیت عمدی و هدفمند بودنِ حملاتِ قومی را پنهان کند.
قومیتْ مولفههای زیادی دارد از جمله مولفههای نژادی، فرهنگی، زبانی، و همینطور مذهبی. و بلایی که بر سر هزارههای افغانستان میآید، از مسئلهٔ فرقهگرایی فراتر میرود: در واقع مقدمهٔ یک پاکسازی قومی کامل است. وظیفهٔ اصحاب رسانه این است که وقتی مشخصا هزارهها هدف حملات قرار میگیرند این موضوع را روشن کنند.
بدون توجه به نیت کشتار، و شناخت بینالمللی از ماهیت قومی این خشونتها، پاسخ بینالمللی ناکافی خواهد بود، و هزارهها شاهد کشتارهای بیشتری خواهند بود.